سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز حریم ولایت



برداشت از حساب ملت توسط چهره های خاکستری !


بازگشت ژنرال‌ها و مقابله با دلالی در نفت به بهانه تحریم‌ها را باید بزرگترین پروژه‌های تبلیغاتی دولت یازدهم در حوزه نفت دانست، اما ظاهرا با چراغ سبز همین ژنرال‌های به نفت بازگشته، در کمتر از دو سال پرونده‌ای در حوزه فروش نفت گشوده شده است که رقم 5/3 میلیارد دلاری آن قابل قیاس با پرونده بابک زنجانی نیست.


به گزارش رجانیوز، هفته پیش بود که خبر ظهور بابک زنجانی دوم به تیتر رسانه‌ها مبدل شد، اما حالا مشخص شد که م.س از نظر حجم و نوع کار، استاد بابک زنجانی محسوب خواهد شد. به نحوی که توانسته است در سال گذشته با موافقت شورای پنج نفره ژنرال‌های بازگشته به نفت، مبلغ 5/3 میلیارد دلار نفت را برای فروش دریافت کند، و نه تنها پول فروش این میزان نفت را به بانک مرکزی بازنگرداند، بلکه هیچ سندی مبنی بر بدهکاری خود نیز به جز یک برگه کاغذ نزد دولت نداشته باشد و اکنون به راحتی در دوبی و خارج از کشور به تجارت با پول‌های بادآورده نفتی ایران مشغول شود...

او نه  مدرکی از خود مبنی بر بدهی به نفت بر جای گذاشته است و نه  در ایران است که بتوان به او دسترسی داشت و هم اینکه مبلغ محموله دریافتی به مراتب بیشتر و به ارزش 2 میلیارد دلار و از همه این موارد مهمتر آنکه مسئولین دولتی هم علاقه‌ای به رسانه‌ای شدن پرونده او از خود نشان نمی‌دهند.


با وجود سکوت مدیران وزارت نفت در قبال ماجرای بدهی 5/3 میلیارد دلاری این شرکت اماراتی به ایران، محسن قمصری مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران برای نخستین‌بار نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «این شرکت مشتری ماست نه دلال.»


رجانیوز می‌نویسد: «م.س» یکی از مدیران بازنشسته و ارشد قدیمی نفت که در دولت گذشته برکنار شده بود، نقش مهمی در ماجرای بدهی شرکت اماراتی به ایران داشته و با هماهنگی کامل با یکی از چهره‌های «خاکستری فروش نفت»، وارد معامله با این شرکت اماراتی شده است.



چهارشنبه 94 اردیبهشت 30 توسط ali ahani | نظر بدهید

مذاکرات بی حاصل و خروج سرمایه از بورس!



«نتیجه گره زدن اقتصاد به مذاکرات، سقوط 141 هزار میلیارد تومانی ارزش بازار سرمایه از آذر 92 بوده است.»
مشرق در این زمینه با اشاره به بروز جو خوش‌بینی پس از انتخابات 92 نوشت: این جو پس از آغاز به کار دولت به علت سیگنال‌هایی که برخی مسئولان دولت به جامعه ارسال می‌کردند، با شدت بیشتری ادامه یافت و با امضای توافق هسته‌ای ژنو در آذرماه 1392 به اوج خود رسید.

در آن دوران، هر روز رکوردهای بورس جابجا می‌شد و مسئولان ارشد دولت نیز از رشد چشمگیر شاخص بورس مسرور بودند و مردم را به سرمایه‌گذاری بیشتر در بازار سرمایه دعوت می‌کردند زیرا معتقد بودند با امضای توافق ژنو، سرمایه‌گذاران و شرکت‌های خارجی به سرعت به کمک اقتصاد ایران خواهند آمد.


رشد حبابی بورس تا چند هفته پس از توافق ژنو نیز ادامه یافت؛ اما به تدریج که جزئیات توافق علنی شد و سهامداران و فعالان بورس متوجه شدند که خبری از رفع تحریم‌ها و گشایش‌های اقتصادی وعده داده شده نیست، حباب بورس ترکید و شاخص بورس که به مرز 90 هزار واحد رسیده بود روز به روز و هفته به هفته سقوط کرد و این سقوط ماهانه و سالانه شد و تا امروز ادامه یافته است.


این گزارش می‌افزاید: از آن زمان که روند کلی بورس نزولی شده، سهامداران خرد بازار زیان‌های هنگفتی کرده‌اند و مقامات ارشد دولتی که پس از توافق ژنو مردم را به سرمایه‌گذاری در بورس دعوت می‌کردند، دیگر سخنی درباره بورس نمی‌گویند و اکثراً درباره بورس سکوت کرده‌اند.

بدین ترتیب، ارزش بازار اوراق بهادار که در پایان آذر ماه 1392 یعنی پس از توافق ژنو به رکورد 425 هزار میلیارد تومان رسیده بود، هم اینک به حدود 284 هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. به عبارت دیگر، 141هزار میلیارد تومان از ارزش بازار بورس کاسته شده، یعنی معادل این رقم از کف سهامداران رخت بربسته است.

141 هزار میلیارد تومان کاهش ارزش بازار در حالی رخ داده که کل دلارهای آزاد شده پس از توافق ژنو، حدوداً 10 میلیارد دلار معادل 32 هزار میلیارد تومان بوده است.
لازم به یادآوری است از ابتدای مذاکرات هسته‌ای در دولت، آگاهان و دلسوزان کشور به دولت هشدار می‌دادند که مسائل اقتصادی را به مذاکرات گره نزنند؛ اگر به آن هشدارها توجه می‌شد، مطمئناً دماسنج اقتصاد کشور و دیگر صنایع، اینچنین سقوط نمی‌کرد و به اعتماد مردم به بورس لطمه وارد نمی‌کرد.



چهارشنبه 94 اردیبهشت 30 توسط ali ahani | نظر بدهید

رشد نقدینگی بلای جان دولت و ملت ..

«به عرض ملت بزرگ ایران برسانم، اولین عامل بزرگ که موجب تورم شده، رشد بی‌حساب نقدینگی در جامعه‌ بود. در سال 84 نقدینگی، 68 هزار میلیارد تومان بود، در پایان دولت رقمی در حدود 470 هزار میلیارد تومان ... جلوگیری از رشد افسار گسیخته نقدینگی که اثرات بدی بر تورم داشته و مشکلاتی جدی به وجود می‌آورد و از سویی اقتصاد را از رونق خواهد انداخت در دستور کار دولت قرار دارد... مشکل این نقدینگی این است که سیل مخربی است که شما نمی‌دانید به چه سمتی حرکت می‌کند. به سمت ارز یا مسکن؟ این سیل به هر سمتی حرکت کند، مخرب است و قیمت‌ها را آنچنان افزایش می‌دهد که از کنترل دولت خارج می‌کند.»

«در سال قبل (93) نقدینگی با رشد 22/3 درصد بوده است و به 782هزار میلیارد تومان رسید.»
در نگاه اول اینگونه به نظر می‌رسد که گویندگان جملات فوق، دارای دو نگاه مختلف و متضادند. اولی به شدت نگران افزایش بی‌رویه نقدینگی است و آرزو دارد دستش به جایی برسد و  بتواند برای کنترل آن کاری بکند و دومی بی‌توجه به حرف‌های نفر اول، همچنان به افزودن بر حجم نقدینگی مشغول  است! اما تعجب‌تان هنگامی بیشتر خواهد شد که ببینید این جملات را مقامات ارشد یک دولت گفته‌اند نه مسئولان دو دولت مختلف! 

قبل از انتخابات سال 92 و تا مدتها بعد از آن عده‌ای در گفت‌وگو‌ها و تبلیغات انتخاباتی، علی‌الدوام از رشد نقدینگی به عنوان علت‌العلل گرانی و تورم نام می‌بردند، آن را عامل رکود اقتصادی می‌دانستند و سبب نابودی صنعت و کشاورزی کشور معرفی می‌کردند.  و طبعا  بانیان این افزایش خیره‌کننده را هم عوامل تیره‌روزی اقتصاد کشور قلمداد می‌کردند. فارغ از اینکه آن قضاوت‌ها درست بود یا نه، انتظار این بوده و هست که گویندگان سخنان آن روز و منتقدان راهکار‌های اقتصادی دولت قبل، پس از بدست گرفتن ارکان اجرایی کشور، نه تنها آن روند - به اعتراف خودشان- مخرب را متوقف کنند، بلکه در جهت جبران مافات نیز گام‌هایی اساسی و عملی بردارند و آب رفته را نه یک شبه، که در طی دو سال به جوی برگردانند.

براساس این انتظار طبیعی و منطقی که خود آنها در مردم ایجاد کردند و با همین ایجاد انتظار، موفق به کسب رای آنها شدند، بازگشت به همان سیاست‌ها و حتی ادامه آن با سرعتی بیشتر و شیبی تند‌تر، نه تنها پذیرفتنی نیست، که تعجب‌آور و مخرب نیز هست. هم مخرب زیرساخت‌های اقتصادی-  همانگونه که در جملات صدر این نوشتار به آن اشاره شد- و هم مخرب باور و اعتماد عمومی به دولت. 

با این مقدمه، اکنون بار دیگر آن سخنان را بخوانید. بخش اول، فرازهایی از سخنان رئیس‌جمهور محترم در تابستان 92 یعنی نخستین ماه‌های دولت یازدهم بود و صحبت‌ها هنوز رنگ و بوی تبلیغات انتخاباتی دارد .طبیعتا پس از دو سال، انتظار مردم عبور از هیجانات انتخاباتی و رسیدن به بستری مناسب و معقول در عرصه اقتصاد و عمل به وعده‌های فراوان اقتصادی آن روزها انتظار زیادی نیست.

اما بخش دوم که در اصل کارنامه دولت در بخش اقتصاد است نه از زبان یک کارشناس منتقد دولت بلکه از زبان رئیس بانک مرکزی دولت یازدهم بیان شده است. سخنانی که نشان می‌دهد دولت یازدهم طی بیست ماه از عمرش، برخلاف تمامی شعار‌ها و اعتراضات خود به گذشتگان، موفق شده نقدینگی کشور را از 480 هزار میلیارد تومان به 782هزار میلیارد تومان برساند! و اگر افزایش دوماه آغازین سال 94 را هم در نظر بگیریم، خواهیم دید که دو برابر شدن نقدینگی در نیمه نخست فعالیتش، چندان دور از ذهن هم نخواهد بود! 

اما چرا چنین است؟ چرا در حالی که دولت آن همه از بالا بودن نقدینگی شکوه و گلایه می‌کرد، خود با سرعت عجیب و غیرقابل توصیف پای در این راه نهاده و می‌رود که طی دوسال نقدینگی کشور را دو برابر کند!؟ به ادعای وزیر اقتصاد، اتفاق دوران دولت‌های نهم و دهم، در افزایش پایه پولی نقدینگی، از زمان هخامنشیان تا کنون بی‌سابقه بوده است! و طی هشت سال نقدینگی کل کشور 5 برابر شد. اکنون باید پرسید، این دولت طی دوسال نقدینگی را به حدود دو برابر نرسانده است؟ 
ممکن است اینگونه پاسخ داده شودکه دولت برای رفع نیاز بنگاه‌های اقتصادی و بازار سرمایه، ناگزیر از افزایش نقدینگی است. این حرفی پسندیده و منطقی است  فعلا هم به این کاری نداریم که دولت  در شرایط رکود مطلق و کاهش جدی درآمدهایش، از چه محلی و به  چه طریقی نقدینگی را افزایش می‌دهد.

با فرض این که این کار به بهترین شکل و با بهترین هدف یعنی توان‌افزایی صنایع و مشاغل تولیدی و بازار سرمایه صورت می‌پذیرد، این پرسش مطرح می‌شود که اولا مگر گذشتگان با همین نیت چنین نمی‌کردند؟ پس چرا در معرض حمله شما قرار داشتند و ثانیا  چرا پس از گذشت حدود  دو سال و افزوده شدن این حجم شگفت‌انگیز نقدینگی، آثار مثبت این روند دیده نمی‌شود و حدود نیمی از صنایع کشور با یک سوم ظرفیت کار می‌کند و سقوط شاخص‌ها در بورس به شکل سرسام‌آوری ادامه دارد؟ اگر این روش مناسب و درست بود،چرا با افزایش نقدینگی از 480 به 782 هزار میلیارد تومان، به جای ایجاد نشاط و طراوت در اقتصاد، شاخص بورس از 96 هزار به 61 هزار سقوط کرده است و ظاهرا قصد توقف هم ندارد!؟

پاسخ این پرسش و پرسش‌های مشابه، برای مردم عادی کوچه و خیابان چندان پنهان نیست و هرکس می‌تواند ضعف سیستماتیک و فقدان برنامه‌ریزی را در دولت ملاحظه کند.بخصوص که این روزها در واکنش به همین ضعف مفرط،و برای پاک کردن صورت مسئله و فرو کاستن از اهمیت و خطیر بودن موضوع، صحبت از تغییرات اعضای کابینه بر سر زبان‌ها افتاده است. اما بهتر است پاسخ این پرسش‌ها را از زبان برخی  مقامات دولت اصلاحات  و چهره‌های نزدیک به دولت یازدهم بشنویم. به این دو نمونه توجه بفرمایید:

مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت اصلاحات در واکنش به زمزمه تغییرات در دولت یازدهم می‌گوید:«تعمیم تمام مشکلات به غیرهمسویی مدیران با سیاست‌های دولت، تنها یک راهکار عوام‌فریبانه برای گریز از غول مشکلات است.مسئله اصلی را باید در برنامه‌ریزی‌های کلان و سیاست‌گذاری‌های عمده دید. اتفاقا اگر ترکیب مدیران دولت و اعضای کابینه هم اشکالی دارد، ریشه‌اش در همین ضعف برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری است...
مشکل، ]فقدان [برنامه‌ای است که مشخص می‌کند ما قرار است کجا برویم؟ چرا می‌خواهیم به جای خاص برویم و قرار است چگونه به این مقصد برسیم؟ وقتی جوابی برای این سوالات نباشد، تعویض افراد گره‌گشا نخواهد بود...اعتقاد عمیق من این است که دولت یازدهم در چنین وضعیتی قرار گرفته است».
این سخنان به قدر کافی گویا است و ما را از هر توضیحی بی‌نیاز می‌کند. نباید فراموش کنیم که وی نخستین کسی نیست که بر این ضعف مهم دولت تاکید دارد و آن را علت‌العلل همه مصائب امروز دولت می‌داند. پیش از او  نیز چهره‌های مختلف دانشگاهی و سیاسی  متمایل به دولت در این‌باره داد سخن سر داده و طبیعتا نمی‌توان آنها را به چوب مخالفت با دولت و عناوینی از این دست نواخت.

اما واقعا هیچ راهکاری وجود ندارد؟یعنی دولت مجبور و ناچار است که همین وضع را ادامه دهد؟ مدام نقدینگی را افزایش دهد، واردات را بیشتر و بیشتر کند، صنایع و کشاورزی را لاغر‌تر و نحیف‌تر کند و به جای همه اینها منتظر باشد تا از اتاق  مذاکرات خبری مسرت‌بخش به بیرون درز کند و مسائل اقتصادی یک شبه حل شود؟!
واقعیت این است که اگر کسی بخواهد، راه پنهان نیست. رهبر عزیز انقلاب بارها و بارها بر استفاده از توان داخلی برای برون رفت از مشکلات تاکید کردند.  ایشان از ابتدای فعالیت دولت یازدهم تا اسفند سال قبل 21بار بر «توجه به ظرفیت‌های درونی کشور و استعدادهای ملت ایران» تاکید کرده‌اند.
یعنی بیش از یک بار در هر ماه! اینکه آیا آنچه در عمل رخ داده هم مبتنی بر همین توصیه و تاکید حکیمانه است یا خیر، بی‌نیاز از توصیف و تشریح است و مردم در شئون مختلف اقتصادی می‌توانند درباره آن به سادگی قضاوت کنند. براساس فرمایش رهبر عزیز انقلاب دو دیدگاه  در مسیر حل مشکلات کشور وجود دارد: «بعضی می‌خواهند مشکلات را با کمک دیگران، با تکیه‌ به دیگران، با رشوه دادن به دیگران، با تذلّل در مقابل دیگران حل کنند؛ بعضی‌ها هم نه، می‌خواهند مشکلات را با نیروی خودشان، با توان داخلی خودشان حل کنند -

اعتقادمان این است که باید به تقویت ساخت درونی نظام اهمیت بدهیم؛ این اساس کار است. از درون، خودمان را باید تقویت کنیم. تقویت درونی با اندیشه‌ کامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چیزی است ممکن.»

می‌بینیم که راه پنهان نیست، معمای لاینحلی وجود ندارد و تنها وتنها همتی عالی لازم است. ماندن در گذشته و به رخ کشیدن آمار و ارقام پیشین، ممکن است چند روزی هیجان ایجاد کند، اما با  انتشار آمار جدید و آشکار شدن اینکه برخلاف همه شعار‌ها راه‌های غلط با سرعت و شتاب بیشتری پیموده می‌شود، همه حرف‌های پیشین را بی‌اثر و بی‌ارزش می‌کند.


حسین شمسیان


چهارشنبه 94 اردیبهشت 30 توسط ali ahani | نظر بدهید

بازرسی هسته ای یا جاــوسی !!

بروکینگز راز بازرسی فراگیر از ایران را فاش کرد


اندیشکده بروکینگز در گزارشی با اذعان به کارکرد جاسوسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اشراف دستگاه‌های اطلاعاتی غرب بر سایر حوزه‌های جمهوری اسلامی - اعم از علمی و صنعتی- را یکی از نتایج توافق احتمالی و بازرسی‌های گسترده عنوان کرد.


سرویس سیاسی- 

هفته گذشته مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مصاحبه با آسوشیتدپرس مدعی شد: «طبق پروتکل الحاقی ما می‌توانیم از هر مرکز نظامی در ایران که لازم بدانیم بازرسی به عمل بیاوریم.» وی در ادامه افزود: «در مقاطع زمانی مختلف و در کشورهای گوناگون سابقه بازرسی از مراکز نظامی وجود داشته است. خب چرا درباره ایران بازرسی نظامی صورت نگیرد؟ اگر ما ضرورتی برای بازرسی از مراکز نظامی ایران ببینیم آن را مطرح خواهیم کرد و ایران نیز طبق پروتکل باید آن را بپذیرد!»
اما قسمت خطرناک ماجرا این است که از اظهارات آمانو اینگونه برمی‌آید که پروتکل الحاقی پایان ماجرا نیست! وی در پاسخ به این سوال که آیا عمل به پروتکل الحاقی برای راستی‌آزمایی از ایران کافی است یا خیر پاسخ داد: هنوز هیچ چیز معلوم نیست. این کاملا به سطح همکاری ایران با آژانس بستگی دارد!
اگرچه کشورهای زیادی اجرای پروتکل الحاقی را پذیرفته‌اند اما باید توجه داشت برخورد آژانس با کشورها به هیچ وجه یکسان نبوده و در این برخورد به جای معیارهای فنی، ملاحظات سیاسی هستند که کمیت، کیفیت و نتیجه را مشخص می‌کنند. 
مورد آنسکام
پروتکل الحاقی دسترسی‌های گسترده و تا حدی تعریف‌ناپذیر را به بازرسان آژانس می‌دهد. آخرین مورد از بازرسی‌های گسترده و غیرمتعارف در عراق اتفاق افتاد. قطعنامه 687 سازمان ملل متحد،‌ فرمان آتش‌بس و از بین بردن سلاح‌های کشتارجمعی و موشک‌های دوربرد عراق را، ‌پس از جنگ خلیج‌ فارس سال 1991، ارائه داد. برای اجرای برنامه خلع سلاح اجباری،‌ شورای امنیت، کمیته ویژه سازمان ملل را به نام آنسکام متشکل از نظامیان،‌ دانشمندان و کارشناسان فنی پایه‌گذاری کرد. وظیفه این کمیته،‌ کشف و انهدام یا تحویل صحیح سلاح‌های شیمیایی، بیولوژیکی و موشک‌های دوربرد عراق بود. آنسکام به همراه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی 7 سال 250 گروه بازرسی را روانه عراق کرد. گروه‌هایی که متشکل از 3 تا 80 نفر بود! نتیجه این همه بازرسی از گوشه و کنار عراق و حتی کاخ‌های صدام نه تنها به صلح نینجامید بلکه بهانه‌ای برای تجاوز به عراق و اشغال آن شد.
نورمن سالومون - منتقد برجسته سیاسی و رسانه‌ای آمریکا- در کتاب «جنگ عراق» می‌نویسد: «واشنگتن از بازرسان آنسکام برای اهداف جاسوسی خود بهره برده بود، چرا که مشخص شد فعالیت آنها هیچ‌گونه ارتباطی با مأموریت‌های مجاز از سوی سازمان ملل نداشته است. در اواخر سال 2002، گروه‌های جدیدی از بازرسان که در عراق جستجو می‌کردند می‌توانستند اطلاعات ذی قیمتی را برای ایالات متحده فراهم آورند، که موجب تقویت هرچه بیشتر استفاده از حمله نظامی می‌شد.»
شهادت دانشمندان هسته‌ای؛ تاوان جاسوسی بازرسان
نحوه عملکرد بازرسان آژانس درباره بحران ساختگی هسته‌ای ایران نیز روند خطرناک و مشابه فوق را دنبال می‌کند. نتیجه بازرسی‌ها از مراکز اطلاعاتی غرب و رژیم صهیونیستی سردرمی‌آورد که یکی از نتایج این جاسوسی در قالب بازرسی، ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان است. 
در سال 1391 «جی کارنی» سخنگوی وقت کاخ سفید با بیان اینکه آمریکا برنامه هسته‌ای ایران را زیر نظر دارد، گفت: بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی چشم‌های ما هستند.
اظهارات «جی کارنی» تأیید تمام حرف و حدیث‌هایی بود که تا پیش از این درباره کاربرد دوگانه برخی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته و شنیده می‌شد؛ شایعاتی که اگرچه در سال 2002 و در جریان بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از عراق هم شنیده می‌شد اما در جریان ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان قوت گرفت.
بعد از شهادت چهار دانشمند هسته‌ای کشورمان این سؤال پیش آمده بود که با وجود اقدامات امنیتی برای حفظ اسرار برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای کشورمان، نام دانشمندان مرتبط با این برنامه‌ها چطور در اختیار تیم‌های ترور  سازمان‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار می‌گیرد؟ این سؤال را در آن زمان تحلیلگران هسته‌ای با اشاره به دیدارهایی که برخی بازرسان آژانس از تاسیسات هسته‌ای داشتند، پاسخ گفتند.
به نام بازرسی، به کام سرویس‌های اطلاعاتی
گزارش اخیر موسسه بروکینگز درباره بازرسی‌ها و نتایج آن موید این قضیه است. جاشوا رونر، استاد دانشگاه ساوترن متدیست آمریکا، در مقاله‌ای که در پایگاه اینترنتی اندیشکده بروکینگز منتشر شد، نوشت: «اطلاعات مخفی نقش عیانی در مذاکرات کنونی بر سر برنامه هسته‌ای ایران ایفا می‌کنند. اگر توافق در ژوئن نهایی شود، ایران بخش اعظمی از توانمندی غنی‌سازی اورانیوم خود را قربانی برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی کرده و به‌ مدت بیش از یک دهه مجبور به پذیرش رژیم بازرسی‌های سرزده خواهد شد تا پایبندی‌اش مورد راستی‌آزمایی قرار گیرد».
وی در ادامه می‌نویسد: «حضور بازرسان فرصت‌های جدیدی برای جمع‌آوری اطلاعات فراهم خواهد کرد: نه تنها سازمان‌های اطلاعاتی از گزارش‌های بازرسی درباره برنامه هسته‌ای ایران سود خواهند برد، بلکه آزاد خواهند بود که دیگر حوزه‌های علمی و زیرساخت‌های صنعتی ایران را نیز بررسی کنند».
«جان برنان، مدیر سیا، اخیراً از امتیازات زیادی که ایران داده اظهار خرسندی کرده و دیپلمات‌های آمریکایی را به ‌خاطر کسب آنچه می‌توانستند، مورد تقدیر قرار داد. هیچ دلیلی برای تردید در صداقت برنان وجود ندارد. در حقیقت، اگرچه روابط بین سیاست‌گذاران آمریکایی و رهبران اطلاعاتی برخی اوقات شکننده بوده، اما زمانی که پای مسئله ایران به میان می‌آید هر دو موضع واحدی دارند».
در ادامه مقاله بروکینگز، با اشاره به اینکه در گذشته سازمان‌های اطلاعاتی برای عدم رویارویی با دولت ارزیابی‌های اطلاعاتی خود را تغییر داده‌اند می‌خوانیم که این امر نباید درباره برنامه هسته‌ای ایران تکرار شود و در صورت تخطی ایران از تعهداتش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا باید آن را اعلام کنند. «اگر آنها پس از توافق فهمیدند که ایرانی‌ها تقلب می‌کنند باید آن را آشکارا بیان کنند حتی اگر این امر به ‌معنای ناراحت کردن سیاست‌گذارانی باشد که سرمایه‌گذاری بسیاری بر آن [توافق هسته‌ای با ایران] کرده‌اند».
«سیاست‌گذاران نیز باید جامعه اطلاعاتی را از کانون توجهات به‌ دور نگه دارند. استفاده از اطلاعات برای توجیه کردن توافق هسته‌ای ایران این انتظار را پدید می‌آورد که ارزیابی‌های آتی نیز علنی شوند. بدین ترتیب وسوسه‌ای برای فشار آوردن بر نهادهای اطلاعاتی پدید خواهد آمد تا اطمینان حاصل شود یافته‌های آنها هماهنگ با اظهارات مقامات دولتی باشند».

به گزارش تسنیم، رونر در انتها می‌نویسد: «اطلاعات درباره ایران تاکنون دقیق و روابط بین سیاست‌گذاران و جامعه اطلاعاتی نیز سالم بود‌ه‌اند. بهترین راه برای حفظ این وضعیت خوب این است که دولت اطلاعات محرمانه را از دسترسی عموم خارج سازد».
با در نظر گرفتن این مسائل باید گفت پذیرش بازرسی‌های غیرمعمول و فراتر از مراکز هسته‌ای برخلاف تصور عامه و جنجال رسانه‌ای غربی‌ها و برخی ذوق‌زدگان داخلی، نه تنها عاملی برای تضمین صلح و امنیت نیست بلکه کارکردی کاملاً مخالف این اهداف داشته و راه را برای تنش و منازعه هموار می‌کند.
دخالت کنگره، تمدید تحریم‌ها را مشکل می‌کند
در همین حال، «جرج میچل» سناتور سابق آمریکا طی یادداشتی در روزنامه «بوستون گلوب» نوشت: اگر کنگره در توافق نهایی هسته‌ای ایران و گروه 1+5 اخلال ایجاد کند، احتمال کمی وجود دارد و یا بعید است که شرکای آمریکا به ویژه چین و روسیه با تشدید و تمدید تحریم‌ها موافقت کنند.
زیر بار زیاده‌خواهی نمی‌رویم
به گزارش خبرگزاری‌ها، «مجید تخت روانچی» معاون وزیر امور خارجه و عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در دیدار با «لابه» معاون وزارت خارجه شیلی گفت: به دنبال یک توافق خوب هستیم و به هیچ وجه زیر بار زیاده‌خواهی‌های طرف مقابل نخواهیم رفت.
از سوی دیگر،«ژرارد آروئاد» سفیر فرانسه در آمریکا گفت: حدس من این است،توافق احتمالی با ایران در لحظات آخر و یا حتی بعد از ضرب‌الاجل با مقادیر مناسبی از «ملودرام» خواهد بود. خونسرد باشید.
همچنین «هنری پرکت» مسئول اسبق میز ایران در وزارت خارجه آمریکا گفت: توافق هسته‌ای جادوی حل مشکلات آمریکا و ایران نیست.
ادامه نگارش پیش‌نویس توافق نهایی در وین
به گزارش فارس، تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران امروز (چهارشنبه)  به ریاست «عراقچی» با «هلگا اشمید» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در وین برای ادامه نگارش پیش‌نویس توافق نهایی هسته‌ای دیدار می‌کند.
در این دور از نشست وین، معاونان وزرای خارجه 1+5 حضور ندارند.
دور قبلی این مذاکرات سه‌شنبه هفته گذشته 22 اردیبهشت ماه به مدت چهار روز در شهر وین برگزار شد و روز پنجشنبه 24 اردیبهشت ماه رایزنی سه‌جانبه ایران و آمریکا و معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برگزار و روز جمعه 25 اردیبهشت ماه نیز نشست عمومی ایران و شش کشور در سطح معاونان و مدیران کل سیاسی برگزار شد.
عراقچی پس از این مذاکرات عنوان کرد: ما باید حداقل دو هفته دیگر در سطح معاونان کار کنیم تا به نقطه‌ای برسیم که اگر لازم باشد وزیران مجدداً ورود پیدا کنند. حتماً یک سری از مسائل اختلافی باقی خواهد ماند که تصمیم‌گیری در خصوص آنها به تصمیم‌گیری در سطح سیاسی احتیاج خواهد داشت.
وی افزود: سعی می‌کنیم هر چقدر که می‌شود تفاوت‌ها را کمتر بکنیم تا به جایی برسد که فقط آن مواردی که احتیاج به تصمیم‌گیری سیاسی دارد، وزیران وارد صحنه شوند. اگر به همین ترتیب کار بکنیم، فکر می‌کنم حدود دو هفته دیگر، به آن نقطه برسیم.
غرامت برای جاسوسان! 
پایگاه خبری «گاورنمنت اگزکیوتیو» در گزارشی نوشت: در بخش غیرالزام‌آور طرح «بازبینی توافق هسته‌ای 2015» که پس از تصویب در هر دو مجلس آمریکا قرار است به امضای باراک اوباما برسد، نمایندگان کنگره خواستار پرداخت غرامت به 52 دیپلمات لانه جاسوسی آمریکا شده‌اند.


چهارشنبه 94 اردیبهشت 30 توسط ali ahani | نظر بدهید

سوئ تفاهم ایران و غرب

افسران - مشکل ازپایه بود......



سه شنبه 94 اردیبهشت 29 توسط ali ahani | نظر بدهید

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز




 

  

 

 

 

 

 

 

کل بازدید : 131784
بازدید امروز :2
بازدید دیروز : 18
تعداد کل پست ها : 717

 

دانشنامه عاشورا

 

پایگاه جامع عاشورا
ابزار و قالب وبلاگ
قطره و دریا
شاید سخن حق
خورشید تابنده عشق
لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی)
مکنون
عِــطـر ظــهــور
بنارانه
پژواک
شین مثل شعور
دلتنگ...
اهالی بصیرت
مهدی مشکات ـ شعرونظر
اجتماعی
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
حجت البالغه
قطره ای ازدریا
قافیه های سرگردان
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
حبیبی حسین
چشمـــه ســـار رحمــت
سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز)
هم رنگــــ ِ خـــیـــآل
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
بی سواد
بادصبا
آقاسیدبااجازه...
ما تا آخرایستاده ایم
شبکه ما
ابـــــــــــرار
اتمام نعمت واکمال دین یعنی شیعه بودن
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
"یا صاحب الزمان"
صدای پای زندگی
.:گـــــمـــــــنـامی بــــجـــــوی:.
کشاورزی درنگاه توسعه
سرباز کوثر
مشکات نور الله
مهدی یاران
چهارفصل
نقش برتر پارس
حقیقت
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
عفاف و حجاب
  • صفحه اصلی
  • پست الکترونیک
  • آرشیو وبلاگ
  • پیام رسان
  • مطالب پیشین
    آرشیو مطالب

    ویرایش
    وصیت شهدا
    وصیت شهدا
    آمار و اطلاعات

    بازدید امروز :2
    بازدید دیروز :18
    کل بازدید :131784
    تعداد کل یاد داشت ها : 717
    آخرین بازدید : 04/1/18    ساعت : 4:26 ص
    درباره وبلاگ
    ویرایش
    لینک دوستان
    ویرایش
    آمار و اطلاعات

    بازدید امروز :2
    بازدید دیروز :18
    کل بازدید :131784
    تعداد کل یاداشته ها : 717
    04/1/18
    4:26 ص

    کد ساعت

  • کاناپه
  • مشخصات مدیروبلاگ
     
      ali ahani[2]



    خبر مایه
    لوگوی دوستان
     
    پیوند دوستان
     
    قطره و دریا شاید سخن حق خورشید تابنده عشق لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی) مکنون عِــطـر ظــهــور بنارانه پژواک شین مثل شعور دلتنگ... اهالی بصیرت مهدی مشکات ـ شعرونظر اجتماعی بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن سرباز ولایت حجت البالغه قطره ای ازدریا قافیه های سرگردان سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام حبیبی حسین چشمـــه ســـار رحمــت سرزمین مِه وخورشید (خورشید گام سبز) هم رنگــــ ِ خـــیـــآل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی بی سواد بادصبا آقاسیدبااجازه... ما تا آخرایستاده ایم شبکه ما ابـــــــــــرار اتمام نعمت واکمال دین یعنی شیعه بودن شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ "یا صاحب الزمان" صدای پای زندگی .:گـــــمـــــــنـامی بــــجـــــوی:. کشاورزی درنگاه توسعه سرباز کوثر مشکات نور الله مهدی یاران چهارفصل نقش برتر پارس حقیقت پاتوق دختر و پسرای ایرونی عفاف و حجاب
    قالب وبلاگ
    طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز