حاج آقا قرائتی: در خیابان هاى مدینه قدم مى زدم که یکى از ایرانى ها نظرم را به خود جلب کرد. او با یکى از کاسب هاى مدینه حرفش شده بود. بحث بر سر جنگ ایران و عراق بود. مرد کاسب مى گفت : قرآن مى گوید: ((والصلح خیر)) حالا که صدام پیشنهاد صلح داده ، چرا شما صلح را نمى پذیرید؟ زائر ایرانى نمى توانست او را قانع کند. زائران ایرانى نگاهشان که به من افتاد . گفتند: آقاى قرائتى ! بیا جواب این آقا را بده . من به یکى از ایرانى ها گفتم : یکى از طاقه هاى پارچه را بردار و فرار کن . او همین کار را کرد. صاحب مغازه خواست فریاد بزند، گفتم : ((والصلح خیر))! خواست ایرانى را تعقیب کند گفتم : ((والصلح خیر))! گفت : پارچه ام را بردند. گفتم : حرف ما هم با صدام همین است. دزدى کرده و خسارت زده ، مى گوئیم جبران کند، بعد صلح کنیم . گفت : حالا فهمیدم .
سیمین بهبهانی ? ? من اگر کافر و بیدین و خرابم؛ به تو چه ؟ ? من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به تو چه ؟ ? تو اگر مستعد نوحه و آهی? چه به من ؟ ? من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه ؟ ? تو اگر غرق نمازی ?چه کسی گفت چرا ؟ ? من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه ؟ ? تو اگر لایق الطاف خدایی? خوش باش ? من اگر مستحق خشم و عتابم؛ به تو چه ؟ ? دنیا گر چه سراب است به گفتار شما ? من به جِد طالب این کهنه سرابم؛ به تو چه ؟ ? تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص! ? و من ار رایحهی مثل گلابم؛ به تو چه ؟ ? من اگر ریش? سه تیغ کرده ام از بهر ادب ? و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه ؟ ? تو اگر جرعهخور بادهی کوثر هستی! ? من اگر دُردکش بادهی نابم ؛ به تو چه ؟ ? تو اگر طالب حوری بهشتی? خب باش! ? من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه ؟ ? تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان ? من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه ؟
... جوابیهی میثم صفرپور ?
? کفر و بیدینیات ای یار ؛ به ما مربوط است ? بشنو این پند گهربار ؛ به ما مربوط است ? تو که با لهو و لعب در پی مستی هستی ? میکنی جمع گرفتار ، به ما مربوط است ? بیخیالت بشوم بارش طوفان بلا ? میرسد از در و دیوار ، به ما مربوط است ? آنچه آمد به سر طایفهی نوح نبی ? میشود واقعه تکرار ، به ما مربوط است ? من اگر لایق الطاف خدایم ، به تو چه ؟ ? تو کنی جامعه بیمار ، به ما مربوط است ? تو اگر می بخوری در پس خانه ، چه به من ؟ ? گر بیایی بر انظار ، به ما مربوط است ? تو به این کوه گنه عامل شیطان گشتی ? شدهای نوکر دربار به ما مربوط است ? گر نبندیم بر پوزه او قلاده ? میدرد همچو سگ هار ، به ما مربوط است ? گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را ? میشود غرق به ناچار ، به ما مربوط است ? مست کن لیک نبینم که تو مستی کردی ? اربده، کوچه و بازار ؟ به ما مربوط است ? تو که با چنگ و ربابت همه مردم را ? میکنی مستعد نار ، به ما مربوط است ? به جهنم که خودت را بکشی در خانه ? در خیابان بزنی دار به ما مربوط است ? دین من داده اجازه که دخالت بکنم ? تا نبینم ز تو آزار ، به ما مربوط است ? امر معروف کنم ؛ نهی ز منکر بپذیر ? تا ابد، ترمز اشرار ؛ به ما مربوط است..
کدام سیاهی چادر؟؟؟؟؟!اصلا کدام چادر؟؟؟؟! آیا کسی به یاد دارد که چادر میراث چه کسی بود و برای چی به خانوم ها به ارث رسید؟؟؟؟؟؟؟!!! سپیده شجاعی در وبلاگ خود آسمان نوشت: بسم رب الشهدا و الصدیقین شهید محمد حسین جعفر زاده در وصیت خود گفت:ای خواهرم قبل از هر چیز استعمار ازسیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من… ولی کدام سیاهی چادر؟؟؟؟؟!اصلا کدام چادر؟؟؟؟!آیا کسی به یاد دارد که چادر میراث چه کسی بود و برای چی به خانوم ها به ارث رسید؟؟؟؟؟؟؟!!! این روزها چادر و نقش ان در جامعه کم رنگ شده است یا شاید بهتر باشه بگم بی رنگ،درست مانند رنگ سفید در نقاشی های کودکانه ما که اصلا سفید را جزو رنگ ها به حساب نمی اوردیم…! این روزها اگر کسی رو با حجاب درست پیدا کردید جای امیده، چادر هم نداشت، نداشت… شهید علی روحی نجفی در وصیت خود گفت: حجاب خون بهای شهیدان است.و ما امروز با حجاب عالی خود خون شهیدان رو پایمال کردیم. یادمون رفت اونایی که از جون خودشون گذشتن برای چی جنگیدن؟هدفشون چی بود؟؟؟! شهید حمید رستمی در وصیت خود گفت:به پهلوی شکسته ی فاطمه ی زهرا (س) قسمتان میدهم که حجاب را رعایت کنید. و ما امروز حتی عهد و پیمانمون رو با شهدا شکستیم…و از عهد شکنی خود خجالت نکشیدیم… آیا حرمت پهلوی شکسته ی مادرمون حضرت زهرا رو نگه داشتیم که برای به ارث گذاشتن چادر برای ما چه زجره که نکشید؟؟؟!!!!……افسوس! شهید بهرام یادگاری در وصیت خود گفت:حجاب تو مشت محکمی بر دهان منافقین و دشمنان اسلام می زند. شماهایی که تو راهپیمایی ها علیه باطل شرکت میکنید و با مشت های گره کرده علیه منافقین شعار میدید،قدم اول حفظ حجاب و چادرته که از هزاران هزار مشت گره کرده در مقابل دشمنان بهتر است،با پوشیدن چادر از میراث زهرا(س) پاسداری کن… سردار رشید اسلام شهید رحیم نجفی در وصیت خود گفت:حجاب تو سنگر توست،تو از داخل حجاب دشمن را میبینی ولی دشمن تو را نمی بیند.پس خوب سنگر بندی کن تا از دید دشمن در امان باشی همانگونه که رزمنده های ما سنگر بندی کردند،بهترین سنگر تو چادر توست… با سنگر چادر و حجاب از خود و سلامت جامعه ات به خوبی دفاع کن…