مدیر حوزه علمیه آیت‌الله ایروانی در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله:
طلّاب،دوشادوش حزب‌الله؛برای مهار منکر به ورزشگاه آزادی می‌روند
طلاب ما بر این عقیده هستند که اگر آن روزی که این جماعت نا اهل می خواهند برای فحشا یک سنگر جدید فتح کنند و به ورزشگاه بیایند و این خلاف را به یک امر مشروع تبدیل کنند ، ان شاءالله باید با برادران حزب‌اللهی همراهی کرد و در آنجا اعتراض خودمان را به گوش مسئولین می رسانیم و اگر لازم باشد از انجام منکر جلوگیری می کنیم
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب‌الله، حجت‌الاسلام‌و المسلمین «حامد وَفْسی»، مدیر حوزه علمیه آیت الله ایروانی در حالی برای سخنرانی در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله حاضر شد که طلاب و اساتید این مدرسه ، هفته پیش از آن ، با انتشار نامه سرگشاده ای رسما اعلام آمادگی خود برای جلوگیری از نیت‌شوم برخی مسئولین در حرمت شکنی از احکام الهی بواسطه تلاش برای وارد ساختن زنان به ورزشگاهها را اعلام کرده بودند. این نامه که خطاب به آقای جعفری دولت آبادی نگارش شده بود در راستای اجرای ترتیبات بند «م» وصیتنامه امام‌خمینی از وی به عنوان دادستان استان تهران خواسته بود تا براساس وظیفه قانونی خود از اشاعه منکر مذکور پیشگیری کند تا نیازی به اجرای مرحله‌نهایی بند«م» وصیتنامه امام خمینی توسط امت‌حزب‌الله نباشد.
حجت الاسلام «حامد وَفْسی» با پیام وحدت حزب‌الله در جلسه هفتگی «انصار» حاضر شد تا اقشار مختلف حزب اللهی را که به شکل پراکنده مشغول به فعالیت هستند در مقابل جبهه منسجمِ باطل که اکنون به تُرکتازی مشغول هستند دعوت به صف بندی کند.
مدیر حوزه علمیه آیت الله ایروانی همچنین در خلال پاسخ به سوالات حضار درباره چگونگی عملکرد طلاب و اساتید این حوزه در قبال منکر جاری که مسئولین برای انجام آن اصرار می کنند توضیحاتی ارائه داد که متن سخنرانی ایشان در اختیار مخاطبان قرار دارد:
لزوم جدّیت در جهاد با نفس
در نهج البلاغه جمله بسیار زیبایی بیان شده است که وصف حال این روزهای ماست.آن جمله چنین است: ان الجهاد باب من ابواب الجنه، فتحه الله لخاصه اولیائه وهو لباس التقوی.جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند این در را مخصوص دوستان و اولیا خودش قرار داده و این تقوی است.در روایتی داریم که صحابه از سریه ای (جهاد) بر می‌گشتند ، پیامبر به ایشان فرمودند: مرحبا به شما که جهاد کردید ولی جهاد اکبر هنوز بر شما باقی است.صحابه سوال کردند: ما با این همه مشقتی که در جنگ داشتیم ،هنوز جهادی بر ما باقی است؟حضرت فرمودند: جهاد اکبر جهاد با نفس خودمان است.
مشکلی که از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون در میان متدینان وجود داشته ، همین جهاد با نفس است. حضرت امام (ره)به شدت و دائمی در اکثر سخنرانی ها توصیه به خودسازی داشتند. چرا این خودسازی اینقدر مهم است ؛ برای اینکه بالاترین کیمیای سعادت در دنیا وآخرت ، چه برای فرد و چه برای جامعه اخلاص است و اخلاص هم دستمایه پیروزی وموفقیت است. حتی در جاهایی که ما از نظر ظاهری شکست بخوریم در دراز مدت ودر طول تاریخ مشاهده می شود که باز هم پیروز شده ایم.
آنچه که ما الان باید مورد توجه قرار دهیم یک مقایسه خیلی ساده در تاریخ اسلام است.مقام ومنزلت امیرالمومنین با رسول اکرم (ص) هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند واز نظر معنوی هر دو در یک جایگاه هستند؛ایشان نفس پیامبر هستند ومقام علم وعصمت آنان یکی است ولی وقتی از منظر زندگی اجتماعی سیاسی نگاه کنیم ،می بینیم که یکی از این بزرگواران موفق ودیگری موفق نیست.این به علت تفاوت دررهبری نیست چرا که هر دو در یک سطح عمل می کنند،اما اشکال در برداشت ماست که نتایج گوناگون می گیریم.
همیشه دنیا طلبی عده‌ای از مسلمانان باعث از دست رفتن زحمات اولیاء خدا شده است.در جنگ احد و بدر رهبری با پیامبر بوده است ولی در اُحُد ، دنیا طلبی برخی از صحابی پیامبر پیروزی مسّلم مسلمانان را مبدل به شکست کرد.این ناشی از عدم اخلاص صحابه بود.کفار برنامه شان با ما متفاوت است؛ بدین نحو که همگی به خاطر منافع دنیا با هم جمع می‌شوند و از آغاز وحدتشان بر منفعت طلبی است.
بنابراین اگر کسی از آنها یاد آخرت وخدا بیفتد ؛ دچار مشکل می شوند.در نظام سود پرستی وسرمایه داری اگر همه دنیا پرست باشند ، پیروزی بدست می آید چرا که بنای آنها بر همین است ، اما بنای ما چنان است که اگر عده کمی از ما با عدم اخلاص وارد شویم ، حتی اگر منافق هم نباشیم مشکلات گوناگون به تناسب رده های مختلف افراد ایجاد می شود.
در نظام جمهوری اسلامی دو مکتب داریم که چیز نو و جدیدی نیست چرا که در صدر اسلام هم دو مکتب داشتیم.یکی مکتب علوی است که رضایت الله در آن مهم است.
یعنی وقتی پای قوانین ودستورات الهی در میان است؛ مصلحت اندیشی وبده بستان سیاسی نامفهوم است، بنای کار شناساندن اسلام وعمل به آن بوده است.از امام باقر (ع) منقول است که می فرمایند:«ان کمال الدین طلب العلم والعمل» به این دستمایه نظام ماست. امروزه به بیان بسیار زیبای رهبری نیازمند بصیرت وهمت هستیم.گاهی اوقات هست برخی آنانی که اسلام شناس هستند وآن را به خوبی از تمام جهات شناخته اند ، طاقت عمل به آن را ندارند ، چرا که مستلزم پرداخت هزینه هم هست.
ما یک اسلام به نام اسلام ناب داریم و یک اسلام آمریکایی. آمریکایی ها مکتبی دارند که بنای فکریشان سودپرستی است و حاضرند به خاطر آن هرکاری و هر حق و باطلی را انجام دهند و تنها چیز ارزشمند در میان آنها سود است و در راه رسیدن به این هدف از هیچ ظلمی فروگذار نخواهند کرد؛ دائماً وقتی اخبار دنیا را گوش می دهیم می شنویم که آمریکا و کشورهای غربی دائماً این جمله را تکرار می کنند ، ما می جنگیم و یا حمایت می‌کنیم!
چرا که منافع ما چنین چیزی را ایجاب می‌کند حالا اگر در آن طرف دنیا هزاران هزار نفر کشته شوند برای آنها هیچ مهم نیست و تنها نکته مهم برایشان تأمین منافع است، این منافع نه مربوط به ملت آمریکا بلکه مربوط به عده ای قلیل که هئیت حاکمه را تشکیل داده اند ، اینها خاندان بسیار ثروتمند هستند که در آمریکا شناخته شده اند و جامعه شناسان آمریکا در مورد آنها مطالب مفصلی نوشته اند.
بنابراین نظام فکری این گروه، سرمایه داری و منفعت‌پرستی است وکلماتی نظیر آزادی ، دموکراسی و حقوق بشر و... در این راستا معنا می‌شوند. و گرنه در خیلی از جاها اگر دموکراسی به ضرر آنها باشد آن را نادیده می‌گیرند، همانطور که از شاه ایران دفاع می کردند. چرا که دیکتاتوری که نقطه مقابل دموکراسی است برای آن مهم تر بود و این دیکتاتوری برای آنها منفعت داشت.
مکتب ایرانی و اسلام آمریکایی
در ایران هم برخی دم از مکتب ایرانی می زدند هدفشان اظهار هویتی است که بتوانند با آن هویت در برابر اسلام بایستند؛ به عنوان مثال از آزادی خواهی کوروش زیاد یاد می کنند. اینها مدام از قانون نامه کورش یاد می کنند در صورتی که در مورد اصل آن ابهام زیادی وجود دارد و باستان شناسان به این نتیجه رسیده اند که 300 سال بعد از کورش نگاشته شده است.
اینها افتخار می کنند که کورش مرد آزاد اندیشی بوده است و همه ادیان را آزاد کرده است که البته این طبیعت یک سیاستمدار است ؛ چرا که دین وشرف ندارد و معمولاً عقاید دیگران برایشان مهم نیست و تنها به این فکر می کنند که در نظام سود پرستیشان چگونه تعبیر و تفسیر می شود ،این همان کاری است که چنگیزخان مغول نیز می کرد.در قانون چنگیز هم آزادی ادیان وجود داشت واگر کسی به مقدسات دیگری توهین می کرد باید مجازات می شد.برای او مهم حکومت کردن بود.
پس اینکه می گویند بعضی نسبت به ادیان خیلی روشنفکر هستند و آزادی ادیان را قبول دارند ،قابل قبول نیست.چرا که اینها چیز دیگری را قبول دارند.امثال لاییک ها به ما می گویند شما دین دارها نباید در امور سیاسی واجتماعی عقاید خویش را دخالت بدهید.این در حالی است که اینها که لائیک هستند ،عقاید خودشان را دخالت می دهند!
این اسلامی که لائیکها در دنیا ترویج می‌کنند ، همانی است که حضرت امام اسمش را اسلام آمریکایی نامیدند و متاسفانه در کشور ما دعده ای سعی دارند آنرا اجرا کنند.دلیلش هم این است که از اول انقلاب تا الان چه اتفاقی برای فرهنگ مردم افتاده است. بایستی دو کار انجام می شد که حضرت امام یکی از آنها را انجام دادند و آن یک نهضت بزرگی بود که حکومت طاغوت را شکست وحکومتی الهی مستقر کرد که چیزی شبیه به معجزه بود.این 50 درصد کار بود و نیمی دیگر از آن این بود که ما بتوانیم فرهنگ اسلام ناب را پیاده کنیم. ارزش این 50 درصد دوم همین قدر ارزش داشت که مرحله اول داشت ولی مرحله اول تقدم داشت.
خیلی از بزرگان ما به آمریکایی بودن مفختر هستند
اوایل انقلاب اگر کسی ، دیگری را آمریکایی خطاب می کرد ، اهانت بزرگی به او کرده بود اما حالا بسیاری از مسئولین مروج سبک زندگی آمریکایی هستند. در نیمه دوم کار به جای اینکه در دراز مدت و سال به سال تقوا و دینداری مردم بیشتر شود بر عکس شده است.این نکته بیانگر وقوع اتفاقی است که در حال رخ دادن است. وقتی نگاه می کنیم و می بینیم در عرض این سالها کسانی از رئیس جمهور و هیات وزرا تا نمایندگان مجلس و صدا و سیما وسازمان تبلیغات اسلامی و روحانیت و غیره در مملکت متولی کار بودند ، اما آرام آرام و بدون اینکه ما خیلی احساس ناراحتی کنیم ، تمام مبانی عقیدتی سکولار را جایگزین کرده اند واسلام آمریکایی که روزی اسمش ننگ آور بود؛ الان در برخی از بزرگان ما آمریکایی بودن و زندگی با این سبک و اینکه فرزندان را برای تحصیل به آمریکا و انگلیس فرستادن جزو افتخارات شده است.
در زمان شهید رجایی اگر یک ثروتنمدی لباسهای گران قیمت می پوشید و یا ماشین خوبی سوار می شد ننگ بود و مردم به او می خندیدند ولی متاسفانه ما به قدری تغییر هویت دینی دادیم که الان تجمل گرایی برای برخی عین افتخار و ارزش است.این وارونگی ارزشها در قبال دوری از فرهنگ اسلام ناب پدید آمده است که در اثر آن هم ضد اسلام عمل می‌کنیم و در عین حال پرچمی که بلند کردیم ، اسمش اسلام است!
وحدت منافقین و عقب نشینی دائمی ما
با توجه به وضعیتی که امروز داریم ، باید به یک مبنا دقت داشت. وقتی در جامعه به صورت مداوم اتفاقاتی می‌افتد که همه هم سازماندهی شده است ، ساده لوحی است که بگوییم بی منشاء است. ما نباید از کفار و آمریکا و انگلیس بترسیم ولی از منافق باید بیمناک بود چون در لباس آیت الله و استاد دانشگاه و حزب اللهی خیانت می کند.
الان در میان منافقین این هماهنگی وجو دارد که اسلام امریکایی در حال پیشروی است و از آن جالبتر اینکه در زمان بنی صدر او مدعی بود که من به روش اشکانیان می جنگم و مدام عقب نشینی می کرد ؛ الان متولیان فرهنگی ، هر قدمی که افراد فاسد و فاحشه ها و اراذل در هر مدل و نوعش به جلو می آیند ، اینها به سرعت عقب نشینی می کنند.یعنی هر روز شاهد فتح خاکریزهای بیشتری از انقلاب توسط دشمنان هستیم.
لزوم اخلاص‌پیشگی حزب‌الله برای وحدت
امیدواریم خداوند یاری نماید ما حزب اللهی ها از این حالتی که داریم (تکروی) بیرون بیاییم و به زمان حضرت امام برگردیم و همه با هم یکی شویم. مردان خدا گرچه هزارند یکی اند مردان هوا جمله دوگانه است و سه گانه است. روزی که مجمع روحانیون از جامعه روحانیت جدا شد ، حضرت امام فرمودند سر من را نمی توانید کلاه بگذارید ، اختلاف از هوای نفس است ، اگر کسی حقیقتا برای خدا قدم بر می دارد و هدف پیروزی اسلام باشد ، جایگاه و مقام فرقی نمی کند. امروز اگر در میان حزب اللهی ها چند دستگی است به خاطر عدم اخلاص است ، در صورتی که گروههای دیگر یک روح واحد دارند و آن رسانه های غربی است.
آنها فورا یک پیام می دهند و به صورت منسجم یک جا جمع می شوند. امیرالمومنین فرمود که من یعسوب دینم. ما حزب اللهی واقعی نیستیم چرا که حزب اللهی واقعی گوشش به فرمان رهبر است. در روایت آمده که تمام مسلمانان همچون مهره های یک تسبیح هستند و امام آن ریسمانی است که همه را به هم وصل می‌کند.
پرسش وپاسخ
طلاب دوشادوش حزب‌الله
*حوزه علمیه آیت الله ایروانی در قبال ورود زنان به ورزشگاه چه اقداماتی انجام خواهد داد؟
- طلاب ما بر این عقیده هستند که اگر آن روزی که این جماعت نا اهل می خواهند برای فحشا یک سنگر جدید فتح کنند و به ورزشگاه بیایند و این خلاف را به یک امر مشروع تبدیل کنند ، ان‌شاءالله با برادران حزب‌اللهی باید همراهی کرد و در آنجا اعتراض خودمان را به گوش مسئولین می رسانیم و اگر لازم باشد از انجام منکر جلوگیری می‌کنیم.
در مقابل وزارت کشور تجمع داریم
*آیا حوزه ایروانی قبل از 29 خرداد دست به اقدامی خواهد زد؟
- ما از وزارت کشور در خواست کردیم که چند روز قبل از آن به ما اجازه دهد در میدان فاطمی و مقابل وزارت کشور اعتراضمان را به گوش مسئولین برسانیم.از آنجایی که وزیر کشور نسبت به مسائل حساس بوده و به قول خودشان با گوشت و پوست و خون خودشان موضوع عفاف و حجاب را درک می‌کنند حتما ما را تحویل خواهند گرفت و اجازه می دهند.
متولیان فرهنگی کشور... هرزه‌ها و فاحشه‌ها
*چطور باید به شبهه آفرینی مغرضینی که اقدام حزب الله در مورد اجرای بند میم وصیت نامه امام را با بی قانونی وهرج ومرج طلبی مقایسه می‌کنند ، پاسخ داد؟
- در گلستان سعدی داستانی آمده مبنی بر اینکه قلعه ای متعلق به دزدها بود. بعد یک درویشی برای گدای به آنجا رفت. وقتی که آنجا رفت ، او را بیرون کردند. سگهای دور قلعه به او حمله کردند. درویش رفت تا سنگی را از زمین بردارد تا به طرف سگها پرتاب کند ولی دید زمین از سرما یخ بسته و سنگها به زمین چسبیده اند.
گفت عجب بد مردمانی هستند که سگ را باز کرده و سنگ را بسته اند. حال این مثل متولیان فرهنگی کشور است که هرزه ها و فاحشه ها را آزاد گذاشته اند و اگر ما طلبه ها به خاطر بی حجابی وبی عفتی تظاهرات کنیم علیه اینکه چرا مسئولین محترم هیچ اقدامی انجام نمی دهند ، ما را به بی قانونی متهم می کنند! بی قانونی از شماست که جلو فحشا را نمی گیرید. در اثر قصور شما ما ناگزیر هستیم اعتراض کنیم.
حزب‌الله برای پرداخت هزینه آماده است
*آیا حزب الله باید خود را برای پرداخت هزینه در قبال اجرای بند «میم» وصیتنامه امام خمینی آماده کند؟
- بله از قدیم گفته اند هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد. نمی شود دائم شعار داد واقدامی نکرد. قطعا برای اینکار هم باید هزینه اش را پرداخت کرد.
بله ما بی‌قانونی کردیم
*عده ای تجمع سال گذشته شما را غیر قانونی می دانند. لطفا توضیح بفرمائید؟
- بله ما بی قانونی کردیم! ولی دعوای ما اینجاست که باید دادگاهی تشکیل شود و وزیر کشور و استانداری و سایر کسانی که ما چند ماه با آنها نامه نگاری می‌کردیم و آنها جواب ما را نمی دادند و انواع و اقسام کارشکنی ها را کردند تا ما نتوانیم آنها را امر به معروف کنیم را بیاورند و ما هم حاضر می شویم تا قاضی و یا ملت قضاوت کنند آیا ما بی قانونی کردیم یا آنها. طبیعی است که منفی در منفی نزد ما مثبت است.
اساسا امام خمینی رحمت الله علیه فرمان جاری در بند «م» وصیت نامه خود را برای چنین روزی صادر فرمودند که اگر مسئولین به نهی از منکر بی توجهی می کنند و حزب اللهی ها بعد از اجرای ترتیبات این بند و مراجعه به مسئولین ، خود مکلف به ورود به میدان عمل هستند. بنابراین چون آنها بی قانونی کرده و خیانت می کردند ناگزیر شدیم که بدون مجوز قانونی کار را انجام دهیم.
البته ما وظیفه دینی خود را فراموش نمی کنیم، ولی هر وقت رهبری با کنایه هم تذکر دهند که اقدامی نکنیم صدرصد تابع خواهیم بود. از آنجایی که مردم ما بر اساس دین انقلاب کرده هر موقع مردم ما گرایش به بی دینی و فرهنگ غرب پیدا می کنند و مسئولان ما دنیا طلب می شوند ، آن موقع است که نظام آسیب می بیند و الا با این تجمع ما به نظام آسیبی نمی زند.
راه اصلاح
*آیا از اینکه بعضی از مسئولین اسلام را از نظارت ادارات متولی امنیت جامعه جدا می‌کنند احساس خطر نمی کنید؛ آیا این طرح جدایی دین از سیاست نیست؟
- طرح جدا کردن دین از سیاست این است که ما اجازه دهیم برای بعضی حاشیه امن ایجاد شود. همه مردم ایران محرم و ناظر بر مسئولین هستند. بنابراین اگر مردم ناظر باشند و رسانه ها اجازه داشته باشند تا دقیق نظارت کنند البته مشکل حل می شود.
وظیفه ما در نظام اسلامی اصلاح کردن است و خداوند راهش را به ما یاد داده است و آن چیزی جز امر به معروف و نهی از منکر نیست.علی (ع) فرمودند همه واجبات در برابر امر به معروف و نهی از منکر مثل یک قطره در برابر دریاست. بنابراین اگر ما امر به معروف و نهی از منکر را ترک کنیم ، اشرار بر ما مسلط خواهند شد. اگر ما درست نظارت کرده و عمل کنیم قوه قضائیه و قوای دیگر هم بهتر عمل می کنند.
|
