اگر برای تصویب نهایی سندی که دیروز، ایران و کشورهای 5+1 روی آن به توافق رسیدهاند، فرصت و مهلتی در نظر گرفته نشده بود، نوشتن این وجیزه ضرورتی نداشت و در هنگامه اینروزها، شرط عافیتطلبی آن بود که زبان به کام و قلم به نیام کشیده شود ولی از یکسو، اعلام فرصت دو هفتهای برای ایران و مهلت دوماهه! برای آمریکا به منظور بررسی و تصویب نهایی سند وین و از دیگر سو، تاکید رئیسجمهور محترم کشورمان در نطق تلویزیونی دیروز ایشان بر استقبال از نقد منصفانه و دلسوزانه، نگارنده را بر آن داشته است تا دراینباره به نکاتی چند اشاره کند.
1- بعدازظهر دیروز، ساعتی پس از آن که متن بیانیه مشترک جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 5+1 از سوی آقای دکترظریف و خانم موگرینی قرائت شد، باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا با حضور از قبل اعلام شده در یک برنامه تلویزیونی، تفسیر و برداشت خود از سند مورد توافق وین را با ذکر برخی از بااهمیتترین سرفصلهای آن اعلام کرد.
تفسیر اوباما از سند وین که باید آن را برداشت و تفسیر دولت آمریکا- چیزی شبیه فکت شیت- تلقی کرد در بسیاری از موارد با آنچه رئیسجمهور محترم کشورمان در گزارش تلویزیونی خود از محتوای توافق وین ارائه کرد، تفاوتهای جدی دارد. این تفاوت که در مواردی نزدیک به تناقض است در متن گزارشی که ساعتی قبل از قرائت بیانیه مشترک از سوی وزارت امور خارجه کشورمان در اختیار رسانهها قرار گرفته و منتشر شد نیز به وضوح دیده میشود و از این روی، بیم آن میرود که ماجرای برداشتهای متفاوت و متناقض طرفین از توافق لوزان در حال تکرار باشد و با ترفند تازهای که آمریکا در آستین دارد، روبرو باشیم!
و اما، از آنجا که برای ارزیابی سند یاد شده و تصویب نهایی آن مهلت چند روزهای در نظر گرفته شده است، میتوان و باید امیدوار بود که قبل از تصویبنهایی توافق یاد شده در مجلس شورای اسلامی و یا شورای عالی امنیت ملی کشورمان، این برداشتها و تفسیرهای متفاوت از میان برداشته شود و مفاد توافق وین حالتی «شفاف» و «تفسیرناپذیر» پیدا کند.
2- اوباما در نطق تلویزیونی خود به محورهایی از توافق وین اشاره کرده و بر آن تاکید ورزید که پرداختن به تمامی موارد یادشده به درازا میکشد و در محدوده این نوشته محدود نمیگنجد، بنابراین از آن میان، تنها به بازخوانی چند نمونه بسنده میکنیم.
الف: این توافق همه خطوط کلی ما- بخوانید خط قرمزهای آمریکا- که در فصل بهار به چارچوب آن رسیدیم- یعنی همان توافق لوزان- را رعایت میکند.
ب: براساس این توافق، بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به هر جا که ضروری تشخیص بدهند، دسترسی خواهند داشت. (یعنی بازرسیهای فراتر از پروتکل و از هر جا در هر زمان!)
ج: آژانس همچنین به توافقی رسید که مطابق آن میتواند برای کامل کردن تحقیق درباره ابعاد نظامی احتمالی-PMD - دسترسیهای مورد نیاز خود را داشته باشد.
د: تحریمهای ضد ایران کمکم لغو خواهد شد و تدریجی خواهد بود.(این بخش از اظهارات وی با خط قرمز اعلام شده کشورمان مبنی بر لغو یکباره تحریمها در تناقض آشکار است).
ه : این توافق هماهنگ با سنت رهبری آمریکا در دنیاست!
و : دو سوم سانتریفیوژهای نصب شده ایران حذف خواهد شد.
و نمونههای دیگری درباره راکتور آب سنگین اراک، زمان 10ساله محدودیتهای تحقیق و توسعه R&D و از سرگیری چرخه غنیسازی ایران و...
3- تفسیر اوباما از سند وین- «جمعبندی» و یا «توافق» - در برخی از محورهای اساسی و بنیادین با تفسیری که رئیسجمهور محترم کشورمان از همین سند در نطق تلویزیونی دیروز خود ارائه کرد، نه فقط متفاوت بلکه متناقض است. به عنوان نمونه- و فقط نمونه - آقای روحانی تاکید میکند که تمام تحریمها، حتی تحریمهای موشکی و تسلیحاتی، بانکی، بیمهای، پتروشیمی، حمل و نقل، مالی و... یکجا در روز اجرای توافق لغو میشود، و یا میفرمایند؛ راکتور آب سنگین اراک با همان ماهیت آب سنگین و با ویژگیهایی که در توافق آمده تکمیل خواهد شد و...
آقای دکتر روحانی در گزارش خود به مواردی نظیر آینده فردو، تعداد سانتریفیوژها و ... نیز اشاره داشت که با تفسیر ارائه شده از سوی باراک اوباما متفاوت است.
4- بدیهی است و بعید نیست که تفسیر اوباما از سند وین غیرواقعی بوده و با متن سند یاد شده انطباق نداشته باشد ولی از آنجا که تفسیر وی به عنوان رئیسجمهور آمریکا و طرف اصلی مذاکره و توافق، ارائه شده است، میتوان و باید نگران بود که مبادا با ماجرای دیگری شبیه تفسیرهای متفاوت از توافق لوزان روبرو باشیم و از این روی انتظار میرود- و ضرورت حیاتیدارد - که دستاندرکاران محترم برنامه هستهای کشورمان و از جمله نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که مطابق اصول 77 و 125 قانون اساسی ملزم به بررسی و اظهارنظر نهایی درباره این سند هستند و نیز اعضای محترم شورای عالی امنیت ملی، موارد یاد شده را به دقت ارزیابی کنند و چنانچه تفاوت نظرهای ارائه شده از دو سوی ماجرا یعنی رئیسجمهور محترم کشورمان و رئیسجمهور آمریکا را ناشی از وجود بندهای «تفسیرپذیر» و «دو پهلو» در سند وین یافتند، قبل از تصویب نهایی برای اصلاح آن اقدام عاجل و جدی کنند.
5- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنیهای دیگری نیز هست که نیاز به شفاف شدن دارد ولی از آن میان به گلایهای دوستانه و محترمانه از تهیهکنندگان متن توضیحی وزارت خارجه محترم کشورمان درباره سند وین که قبل از قرائت این سند تهیه شده و برای انتشار در اختیار رسانههای داخلی قرارگرفته است بسنده میکنیم.
در این متن توضیحی برخی از بندهای توافق وین به گونهای وارونه تفسیر شده است که میتواند حاوی آدرس غلط باشد. از جمله در این متن آمده است: «ایران به عنوان یک تولیدکننده محصولات هستهای بخصوص 2 محصول راهبردی اورانیوم غنیشده و آب سنگین، وارد بازارهای جهانی خواهد شد و تحریمها و محدودیتها علیه صادرات و واردات مواد هستهای بیتاثیر میشود».
در این تفسیر با عرض پوزش، درک مخاطب نادیده گرفته شده و از محدودیت تحمیلی! حریف با عنوان «امتیاز» یاد شده است! توضیح آن که در توافق وین به صراحت آمده است که ایران نمیتواند بیش از 300 کیلوگرم اورانیوم 3/5 درصد غنی شده داشته باشد و تاکید شده است باید از 10 تن اورانیوم 3/5درصدی که در اختیار دارد، 9700 کیلوگرم آن را به کشور ثالثی که مورد تائید حریف باشد، تحویل بدهد.
بنابراین الزام ایران به تحویل 9700 کیلو از محصول یاد شده، یک امتیاز برای حریف است و نه برای ایران که دوستان تهیهکننده متن توضیحی - گزارهبرگ- وزارت خارجه از آن با عنوان یک دستاورد ارزشمند! و امتیاز صادرات مواد هستهای یاد میکنند!
به یقین اعضاء محترم تیم هستهای کشورمان در جریان تنظیم متن یاد شده نبودهاند و گلایه آن است که چرا تهیه و تدوین آن را به کسانی سپردهاند که در این زمینه از تخصص لازم برخوردار نیستند.
و اما، در خاتمه گفتنی است که وجیزه پیشروی در همراهی با تیم هستهای محترم کشورمان نوشته شده است و بیانصافی است اگر از تلاش صادقانه و دلسوزانه آنان قدردانی نشود و حضور عزتمندانه این عزیزان در آوردگاه جدی با 6 کشور یادشده نادیده گرفته شود.
حسین شریعتمداری