سوال – خدا رابطه اش با بنده ی گناهکار و کسانی که بعضی مواقع غافل می شوند و حرفهایش را گوش نمی کنند و یا کسانی که دائم گناه میکنند ، چگونه است ؟
پاسخ - ما بخاطرظرفیت کم خودمان و نظرات تنگی که در روابط ما حاکم است ، بعضا آنچه که من از شما می خواهم اگر شما انجام ندهید از دست شما گلایه میکنم ، روابط این طوری است . ولی در ارتباط با خدای متعال ما با رحمت بی نهایت روبرو هستیم . یعنی این طور نیست که اگر ما خلافی مرتکب شدیم و بعد برگشتیم و عذر خواهی کردیم و همین که از کارمان پشیمان شدیم و حتی در برخی روایت داریم که اگر گناهی را بنده مرتکب شد ، من بلافاصله آنرا ثبت نمیکنم تا راه بازگشت باشد تا هفت ساعت فرصت می دهد ، اگر توبه کرد و بازگشت که آنرا ثبت نمیکند و اگر توبه نکرد آنرا ثبت می کند ولی اگر باز توبه کرد آنرا پاک میکند . رابطه خودمان با خدا را مقایسه نکنیم . ما ظرفیت محدود داریم ، ما تنگ نظر هستیم ، ما سعه ی صدر نداریم ، حتی پیامبران و اولیاءالله هم با کسانی که گناه می کردند خوب برخورد می کردند و رفتارشان با ما فرق میکرده است .
فردی خدمت امام حسن (ع) آمد و هر چه از دهانش آمد گفت ولی امام گفت : تو غریب هستی ، بیا برویم منزل ، خسته ای و غذا نداری ، بارت را به من بده یعنی دراین برخوردها مهر و محبت نشان می دادند . خدا خودش می گوید : بدی را با نیکی پاسخ بده و بعد خودش این کار را نمی کند ؟ این کار برای انسانهای بزرگ است کسانی که سعه ی صدر دارند . بنابر این این طور نیست که اگر ما غفلتی کردیم و خلافی مرتکب شدیم و توبه کردیم ، خدا نبخشد . در ضمن اگر ما موفق به توبه می شویم ، نشانه ی این است که اول خدا به ما توفیق توبه را داده و بعد ما توبه کرده ایم . پس در توبه اول عنایت او شامل حال ما شده و بعد ما احساس کردیم که این کار اشتباه بوده و توبه می کنیم .
یعنی توبه هم یک توفیقی از جانب خداست . و به هرکس این توفیق را نمی دهد و باز لطف اوست که شامل حال ما شده است . ما نباید بگوییم که خدایا من توبه کردم ، تو قبول کن بلکه باید بگوییم که خدا از تو تشکر میکنیم که توفیق توبه را به ما دادی و به من اجازه دادی که برگردم . وقتی که ما پشیمان هستیم و توبه کرده ایم و دیگر نمی خواهیم گناه را تکرار کنیم پس نگرانی ما از چیست ؟ خیلی ها سوال می کنند که ما توبه کرده ایم و خدا هم قبول می کند ولی سنگینی بار گناه که بر دوش ما است را چکار کنیم ؟ این احساسی که در من پیدا شده را چکار کنیم ؟ این دو حالت دارد.
یک حالت توبه است ، این را مطمئن باشید که وقتی خدا وعده داده ، خلاف وعده عمل نمیکند . توبه را پذیرفته بشرطی که پشیمان شده باشیم و دیگر نخواهیم که آن گناه را تکرار کنیم . اتفاقا این احساس شرمندگی لطف خداست. اگر انسان خلافی مرتکب شده و این احساس شرمندگی را داشته باشد دیگر دنبال آن خلاف نمی رود ولی اگر آن احساس شرمندگی از بین برود ممکن است که با بطرف آن خلاف برود . پس همین احساس شرمندگی مانع از آن میشود که به دنبال خلاف برود . این احساس قشنگی است که انسان در مقابل مولای خودش خجالت بکشد و ادب را نشان بدهد . در از ناحیه خداوند همیشه باز است و هیچگاه نمی گوید که من در را می بندم . خدا می گوید تو بر نمی گردی ، خوب برگرد . پس باز در حال گناه نظر لطف خداوند به او هست ولی او توجه نمیکند . در حدیث قدسی داریم که آنهایی که به من پشت کرده اند اگر می دانستند که من چقدراین ها را دوست دارم و مشتاق آنها هستم ، از شوق می مُردند . هیچ وقت خدا دست رد به سینه ی بنده ای نمی زند و هیچ وقت با کسی قهر نمی کند .
این ما هستیم که با او قهر می کنیم . وقتی ما با او قهر کردیم ، گرفتار قهر اومی شویم . یعنی قهر او عکس العمل قهر ماست . چون ما به او پشت کرده ایم از رحمت های ویژه او برخوردار نمی شویم . شما وقتی پشت به نور کرده اید و رو به سایه آورده اید ، از نور بهره ای نمی برید . و این است که نور رویش را از شما گرفته است . بازدارندگی و باز داشت از ناحیه خداوند نیست . نکته ای که هست این است که ما باید حواسمان جمع باشد که از لطف بیکران حق سوء استفاده نکنیم . قرآن می فرماید : خدا که این همه به تو لطف می کند ، چرا تو مغرورانه برخورد می کنی ؟ آیا نتیجه ی این همه لطف و صفا و مهربانی این بود که تو از اینها سوء استفاده کنی . در روابط اجتماعی ما اگر کسی در ظاهر مهر و محبت نشان می دهد و دیگری مرتب سوءاستفاده می کند ، ارزیابی مردم نسبت به این شخص چگونه است ؟ این را انسان موفقی میدانند ؟ هیچ عاقلی این حرکت را قبول میکند یا او را سرزنش میکنند . پس در مقابل خدا هم ما این ارزیابی را داشته باشیم . خدایی که این همه مهربانی می کند و به ما فرصت می دهد و ما باز سوء استفاده می کنیم . اگر می خواست ما را عذاب کند آیا نمی توانست ؟ خدا به ما فرصت می دهد و ما باز هم سوء استفاده می کنیم . ممکن است ما این فرصت ها را چنان در خودمان نابود کنیم که دیگر جای برگشت نباشد .
این نقطه ی خطرناکی است و انسان بدون توبه از دنیا می رود . فرصت توبه از او گرفته میشود . این قدر غرور در ما بوجود می آید که می گوییم : بعداً توبه میکنیم . مگر من چکار کردم ؟ دیگرانی که هزار تا انسان کشته اند ، من و او یکی هستیم ؟ حالا من یک حرف زدم ، یک دروغ گفتم ، یک نگاه کردم ، یک غیبت کردم ، و این ها را کوچک می شماریم . و گناهانی مثل قتل نفس ، دزدی و بمباران کردن یک منطقه را بزرگ می کنیم و می گوییم من که اینها را انجام نداده ام یک غیبت و یک تهمت زده ام و یک نگاه بد کرده ام ، مگر چه شده است ؟ بدترین حالت این است که انسان خلاف را کوچک بشمارد . اگر ما خلاف ها را کوچک شمردیم ، منتظر باشیم که به خلاف های بزرگتر راه پیدا بکنیم . در برخی از روایت داریم که اگر ما از راه گناه به مقصدی می روییم گمان نکنیم که به آرزوی مان می رسیم .
رسول اکرم (ص) می فرماید : کسی که با معصیت و نافرمانی خدا دنبال کاری باشد از مطلوب خود دورتر و از آنچه که می ترسیده ، نزدیک میشود . در ارتباط با سنگینی گناه در مکارم الاخلاق این روایت است که هرگاه خدا خوبی بنده ای را بخواهد ، گناهان او را در برابرش مجسم می کند و بار گناه را بر دوش او سنگین می سازد یعنی احساس گناه را از او نمی گیرد . توبه کرده و توبه اش را قبول می کند ولی این احساس گناه و شرمندگی را از او نمی گیرد زیرا او را دوست دارد و می خواهد این حجابی باشد بین او و گناه و این خوب است . و هرگاه بدی بنده ای را بخواهد از باشد می برد . یعنی بنده گناه کرده و نسبت به گناهانش بی خیال است . مثل بیماری است که مریض است ولی با مُسکن های زیاد اصلا به بیماری اش توجهی ندارد . ولی اگر به مرضش توجه کند این باعث میشود که بیماری اش زیاد نشود و درمان میشود .
سوال – من می خواهم گناهانم را ترک کنم ولی نمی توانم و فقط وقتی گناه میکنم ، عذاب وجدان میگیرم . این چه سودی دارد ؟
پاسخ - این دو بخش است . یک بخش اینکه عذاب وجدان از گناه دارم ، این خوب است و عیبی ندارد . این حس قشنگی است که از ارتکاب بیشتر گناه ، جلوگیری می کند . ولی اینکه می گوید می خواهم ترک گناه بکنم ولی نمی توانم ، ایشان به چند مسئله توجهی نکرده اند . یکی اینکه به زشتی گناه فکر نمی کنند و مرتکب آن می شوند . دوم اینکه مراقبه ندارند . گاهی به زشتی گناه توجه می کنیم اما دقت نمی کنیم که الان خطر متوجه ما هست . سوم در مورد ترک این گناه است که خدا چه جایگزینی هایی به ما داده است ، به این فکر نمی کنیم . وقتی به این مسائل فکر نکردیم ، راحت در فضای گناه می غلطیم ، حواسمان پرت می شوم و شیطان کار خودش را می کند ، باید مراقب بود . ناامید نباشند . همین احساس گناه و شرمندگی نشان می دهد که آثار حیاتی در وجود ایشان هست و جای نگرانی نیست . مراقبت بیشتری بکنند ، انشاءالله موفق می شوند .
سوال – لطف کنید در مورد بیدار کردن برای نماز صبح که فرموده بودید بیشتر توضیح بدهید .
پاسخ - یک بخش مربوط به شخصی است که خواب است و یک بخش مربوط به شخصی است که بیدار است . ما این بحث را مطرح کردیم که کسی که می خواهد بخوابد ، اگر تصمیمش این باشد که من میخواهم بخوابم و برای نماز صبح هم بلند نشوم ، این کار خلافی است . براحتی نمی تواند این تصمیم را بگیرد . این تصمیم اشتباه است . امام سجاد (ع) می فرماید : گناهانی که باعث میشود دعا مستجاب نشود : سوء نیت ، یکی خباثت درونی ، نفاق و دورویی با برادرانش ، بگوید خدا توبه من را قبول نمیکند و دیگر اینکه نمازهای واجب را به تاخیر بیندازد و ترک کند .
پس یک بحث این است که شخصی که می خواهد بخوابد و تصمیم بر نماز ندارد و این کار خلافی است . یک بحث این است که شخص می گوید : من بنا بر این ندارم که نماز نخوانم ، می خواهم بلند شوم و ساعت هم می گذارد و اگر هم ساعت نمی گذارد مصمم است . حالا خوابید و برای نماز بیدار نشد و وقتی بلند شد ، بحث قضای نماز پیش می آید . در اینجا خلافی صورت نگرفته است . زیرا بین خود و خدا جداً تصمیم گرفته بوده که نماز بخواند . و بعد خواب مانده است . ولی کسانی که در اطراف او هستند باید بیشتر حالت تشویقی داشته باشند نه حالت تنبیهی به این معنا که ما باید نهی از ذهنیت او که نمی خواهد بلند بشود و نماز بخواند بکنیم . ا
گر تصمیم دارد که نماز بخواند هم دیگران وظیفه ای ندارند که این کار را بکنند . خود شخص موظف است که اگر بیدار شد ، نمازش را بخواند . تصمیم گرفته و مصمم است که نماز بخواند و خوابیده ، حالا دیگران موظف هستند که او را بیدار کنند ؟ خیر . حالا اگر گفته که من را بیدار بکنید اشکالی ندارد او را بیدار کنید . ما وظیفه نداریم که شخص را از خواب بیدار کنیم مگر با تشویق و ایجاد انگیزه برای بیدار شدن و خواندن نماز . ما از این مسئله ی تربیتی غافل هستیم و فقط به مسئله ی فیزیکی و آن هم با بازتاب منفی توجه میکنیم . تشویق و ترغیب و مهربانی باید حاکم باشد و پدری که دوست دارد فرزندش از نماز صبح محروم نشود ، باید مقدماتی هم فراهم بکند . اینکه قرآن می فرماید : خانواده ات را امر به نماز بکن یعنی برای نماز آماده شان بکن ، فضا سازی کن ، تربیتشان بکن و تشویقشان بکن . ولی صرفا با کتک و اجبار شیوه ی درستی نیست .
بهترین شیوه ی تربیتی ، شیوه ی دوستانه است . باید یک تعامل بسیار زیبا و صمیمی بین مربی و متربی انجام بگیرد تا آن تربیت کارآمد باشد . اگر قرار باشد که متکی بر قدرت انجام بگیرد ، آن بازتابی ندارد . پدر و مادر در تربیت باید در فضای دوستانه با فرزند خود باشند . یعنی در فضای دوستی و محبت رشد و تربیت را انجام می دهد . نباید فرزند را یکباره و با خشونت بیدار کرد بلکه باید در چند مرحله این کار را کرد . کنار فرزند برویم و آرام بگوییم بابا جان وقت نماز است بیدار بشوید . بعد دوباره پنج دقیقه ی دیگر و در سه نوبت به این ترتیب و با ملایمت بیدارش می کنیم . سریع و تند و خشن تاثیر ندارد . با برنامه ریزی این کار انجام می گیرد . ما نماز خوان ها اگر در تامل با فرزندمان ، رفتارهای قشنگ و دوستانه نشان بدهیم ، علاقمند نماز می شوند . اگر به همسرش نشان بدهد که این همه عشق و صمیمیت در سایه تربیت دین و نماز است او هم تشویق میشود . قرآن می گوید : نمازگزاران انسانهایی مهربان ، رئوف و دوست داشتنی هستند . یک مقدار به آهنگ و محتویات نماز بیشتر دقت کنیم ، خودش جذابیت ایجاد می کند .
سوال – من و همسرم قبل از ازدواج با هم دوست بوده ایم و فکر گناهان گذشته من را آزار می دهد . آیا ازدواج ما گناهان گذشته را پاک میکند ؟ اگر بخشیده نشوم چکار کنم ؟
پاسخ - این دو بخش دارد . یکی در قبل از ازدواج که روابط ناصحیح داشته اند و دیگری بعد از ازدواج بوده است و الان توبه کرده اند . ازدواج کردن باعث بخشیدن گناهان قبلی نمیشود ، توبه باعث بخشش گناهان گذشته میشود . اگر این آقا و خانم نسبت به گناهان گذشته شان پشیمان نیستند و بگویند که چون ازدواج کردیم این کار توبه را می کند . خیر این طور نیست . حالا میشود گفت که من ارتباط را برقرار می کنم ، قصد جدی ازدواج هم دارم ، پس یکسری روابط ملایم هم باهم داشته باشیم ، آیا این مجوز میشود ؟ خیر . زیرا ما مطمئن هستیم که به ازدواج ختم میشود ؟ شاید نشد . دوم اینکه بر فرض که به ازدواج ختم شد ، باعث تکفیر گناهان قبلی نمیشود و باید توبه کنیم . آیا مطمئن هستیم که توفیق توبه پیدا میکنیم ؟ حالا ایشان توبه کرده اند و ما میگوییم که خدا بخشنده است و توبه شما را می پذیرد ولی نه اینکه چون ازدواج کرده اید باعث بخشیدن گناهتان میشود .
ممکن است این توفیقات بدست نیاید ولی ایشان توبه کرده اند . ولی این باب نشود که این دوستی ها را داشته باشیم و خلاف بکنیم چون می خواهیم ازدواج بکنیم . ازدواج چیزی را تغییر نمی دهد ، توبه باعث بخشیدن گناهان ما میشود و شاید موفق به توبه نشویم . روایت از اما م صادق (ع) داریم که هرگاه قصد کار بدی کردی ، آنرا انجام نده زیرا گاه خدا بنده را در حال ارتکاب گناهی می بیند و می فرماید : به عزت و جلال خود سوگند که دیگر او را نمی بخشم . پس اینکه باب توبه باز است نه اینکه ما بی رویه گناه بکنیم . خیر . پس چه بهتر که نسبت به خطاهای گذشته توبه کنیم و مراقب باشیم که گرفتار لغزش نشویم .
سوال - من چند سال پیش سی دی را که حاوی مسائل غیر اخلاقی بود به دو نفر دادم و نمی دانم که آنها به چند نفر دیگر داده اند . من برای جبران این گناه چکار باید بکنم ؟
پاسخ - خوب خلافی بوده که ایشان مرتکب شده است ، اشتباه کرده ، نفهمیده و سی دی هم که دیگر در دستش نیست البته آنها هم وظیفه دارند که آن را از بین ببرند . این شخصی که اینکار را کرده متوجه نبوده ، حالا توبه کند ، خدا می بخشد . ایشان ناامید نباشد . خدا می فرماید : از رحمت من ناامید نشوید . خدا خیلی مهربان است . امام سجاد (ع) می فرماید : رحمت خدا همیشه بیشتر از ماست ، پس مایوس نشوید .
سوال – بیست و دو سال دارم و برنامه شما را می بینم و احساس می کنم که می توانم بر شیطان غلبه کنم ولی چند وقتی است که شیطان خیلی به من حمله میکند . چکار کنم ؟
پاسخ - شیطان هیچ وقت نمی تواند بر ما غالب باشد ، این را قرآن کریم در سوره ی نحل می فرماید : تسلط شیطان برای کسانی است که او را می پذیرند . این طور نیست که شیطان به ما حمله کرده ما در را برای او باز کرده ایم . حمله ی شیطان دست ما نیست ، اما در را باز کردن یا بستن دست ماست . خاک و خاشاک آمدن به اتاق دست ما نیست دست باد است ولی پنجره را باز و بسته کردن که دست ماست . قرآن می فرماید : اگر پنجره دلهایتان را به روی پیام های شیطانی باز کنید می آید . آن کسانی که شیطان را قبول میکنند حمله ور می شود ولی وقتی او را نپذیرند او تسلطی بر ما ندارد . توان مقابله با شیطان خیلی خوب است و این ارزشمند است .
وقتی شیطان سراغ این جوان میآید و می بیند که از دست او در می رود و پر قدرت و پر توان خودش را از دست او نجات داد ، پس می خواهد به سراغش بیاید ولی قرآن می گوید : انسانهای متوجه کسانی هستند که همینکه شیطان دورشان می آید می فهمند و متوجه می شوند و سریع خودشان را جمع می کنند . پنجره را باز کرده بودیم که هوای خوشی بیاید ، می بینیم هوا طوفانی است سریع پنجره را می بندیم . مواظب و مراقب باشند . در را ببندید .